مشاور و مدرسه با نشاط

ایجاد نشاط و انگیزه برای دانش آموزان و معلمان -مشاوره و راهنمایی دانش آموزان - مشاوره تحصیلی - بیان آسیب های اجتماعی

مشاور و مدرسه با نشاط

ایجاد نشاط و انگیزه برای دانش آموزان و معلمان -مشاوره و راهنمایی دانش آموزان - مشاوره تحصیلی - بیان آسیب های اجتماعی

آخرین مطالب

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۷ ثبت شده است

 

پرخاشگری کودکان

(علل و راهکارها)

پرخاش یعنی رفتار تند و دشمنانه به هنگام عدم سازگاری با موقعیت.پرخاشگری رفتاری آگاهانه است که هدف آن ایجاد درد و رنج جسمانی و یا روانی است که ریشه آن ممکن است ناکامی باشد.پرخاش ممکن است بطرف دیگران  (والدین،دوستان و...)باشد و یا بطرف کودک برگردد(مانند :خودزنی،شکستن وسایل و اسباب بازیهای خود توسط کودک،و...).

خشونت‌ و پرخاشگری‌ بیشتر عامل‌ بیرونی‌ دارد و فقط‌ در موارد خاص‌ به‌ علل‌ درونی‌ مربوط‌ می‌ شود. والدین‌ در درجه‌ اول، بایستی‌ محرک‌های‌ محیطی‌ را که‌ باعث‌ تحریک‌ خشم‌ و ایجاد خشونت‌ در فرزندشان‌ می ‌شود شناسایی‌ و سپس‌ برای‌ رفع‌ آن‌ به‌ کمک‌ روان شناسان‌ و متخصصان‌ اقدام‌ نمایند.

ناسزا گفتن،زورگیری،غیبت کردن و تهمت زدن،تحقیر و تمسخر دیگران نیز از مصادیق پرخاشگری هستند.پرخاشگری نتیجه عدم

 توانایی فرد در کنترل هیجانات خود است.

انواع پرخاشگری:

1-خصمانه:هدف آن صدمه زدن است.2- وسیله ای:هدف آن دفاع از موقعیت خود و به دست آوردن پاداش است.

پژوهشگران می گویند:پرخاشگری مفید و حتی ضروری است.وممکن است برای بقای نسل لازم باشد.وآن را پدیده ای ذاتی و غریزی می دانند.

ژان ژاک روسو می گوید: ما در حالت طبیعی موجودات مهربانی هستیم و قیود اجتماعی ما را مجبور کرده است که دشمن کُش و پرخاشگر شویم.فروید عقیده داشت:نیروی پرخاشگرانه باید به نحوی بیرون ریخته شود وگرنه منجر به بیماری می شود.

پرخاشگری ممکن است بدنی باشد (زدن – لگد زدن – گاز زدن) یا لفظی (فریاد زدن ، رنجاندن) یا به صورت تجاوز به حقوق دیگران

 (چیزی را به زور گرفتن) .پسرها پرخاشگرتر از دخترها هستند. پسرها بیش از دخترها پرخاشگری بدنی و لفظی دارند.پسرها به خصوص وقتی که به آنان حمله می‌شود یا کسی مزاحم کارهایشان می‌شود، تلافی می‌کنند.

                                          علل پرخاشگری

اختلال در رسیدن اکسیژن کافی به مغز در بدو تولد، موجب پرخاشگر شدن کودک خواهد شد.در بسیاری از مواردی که اطفال را مستعد رفتار پرخاشگرانه میکند،کودک هیچگونه نقشی ندارد و مشکلاتی از بدو تولد یا قبل از تولد موجب این امر شده است. مصرف دارو توسط مــــادر و مبتلا بودن مادر به بیماریهایی همچون روان پریشی، از عوامل مستعدسازی کودک در بدو تولد برای ابتلا به پرخاشگـــری است.

تغییرات متابولیکی در مغز کودک،پایین بودن سطح هوشـــی،عدم اعتماد به نفس، بی توجهی نسبت به کــودک (در میهمانی ها).ونیز تنبیه بدنی به جهت پیام منــفی که به کــودک می دهد، وی را پرخاشگــــر می کند. کودک نیازمند توجه پدر و مادر اعم از مثبت همچون تشویق و یا منفی چون تنبیه بوده.ولی،چنانچه کودک در شرایطی باشد که حس کند نمیتواند توجه مثبت والدین خود را جلب کند، توجه منفی را به بی توجهی والدین ترجیح میدهد. این رفتار بیشتر در خانواده هایی که دارای رفتارهای خلاف و ضد اجتماعی باشند، بیشتر مشاهده می شود.

پایین بودن سطح خانواده از لحاظ وضعیت اجتماعی،درد و ناراحتی،مشکلات اقتصادی و فرهنگی نیز از دیگر عوامل مؤثر در بروز رفتار پرخاشگرانه در کودکان است. همچنین، روشهای تربیتی اعم از روش تربیتی متناقض توسط والدین و نیز عدم وجود نظارت بر روی رفتار و عملکرد کودک، وی را پرخاشگر می کند. کودکان از طریق دیدن می آموزند لذا باید والدین الگوی مثبتی برای کودک باشند.

 

تکنیک هایی لازم برای کنترل پرخاشگری در محیط خانواده

1- صمیمت، صمیمیت در خانواده امری لازم و ضروری است

2- تامل و سکوت، یکی از بهترین راههای کنترل خشونت در خانواده کنترل رفتار است

3- تخلیه یعنی اینکه به طور مستقیم جواب خشونت را ندهیم. تحقیقات جدید نشان میدهد که پرخاشگری حلاکی و حتی فیزیکی علاوه بر اینکه خشم را کاهش نمی دهد بلکه باعث افزایش آن نیز می شود.

4- مدل پرخاشگری غیر پرخاشگرانه (قدم زدن و…) تحقیقات نشان داده که افرادی عادی که پرخاشگری خود بدون رفتار پرخاشگرانه بروز دادند بعد از این کار سطح کمتری از پرخاشگری را داشته اند ولی به طور کل این روش هم زیاد موثر نیست.

5- تنبیه به طور موقت جلوی خشونت حاضر را می گیرد و برعکس در طولانی مدت به طور مستقیم باعث تقویت آن می شود درحال حاضر تنبیه بدنی از طرف سازمان بهداشت جهانی ممنوع شده است.

6- صحبت کردن در مورد مشکل، بهترین روش برای کاهش پرخاشگری

 

درمان پرخاشگری

1-ریشه یابی


2-همکاری های لازم


3-سرگرم نمودن


4-محبت کردن


5-آموزش


6-صبر و متانت


7-تشویق


8-عادت دادن کودک به انتقاد صحیح


9-توبیخ


10-تنبیه-قهر و...


با کودکان پرخاشگر چگونه رفتار کنیم؟

۱- باید روی‌ الگوی‌ کودک‌ کار کرد و راه‌های‌ دیگری‌ جز پرخاشگری‌ را به‌ آن‌ الگو آموخت.

۲- بایستی‌ کودک‌ ناکام‌ را در رسیدن‌ به‌ اهداف‌ مطلوب‌ و دوست‌ داشتنی‌ کمک‌ کنیم.

۳- در مواردی‌ که‌ علت‌ پرخاشگری‌ اضطراب‌ است، باید از نگرانی‌ درونی‌ و اضطراب‌ کودک‌ مطلع‌ شویم.

۴- ورزش ‌کردن‌ برای‌ این‌ کودکان‌ بسیار مؤثر است‌ و باعث‌ تخلیه‌ هیجانی‌ می‌ شود.

۵- کمک‌ به‌ کودکان‌ در تصمیم گیری، باعث‌ میشود که‌ بیاموزند به‌ حالتهای‌ دوگانه‌ درونی‌ خود پایان‌ بخشند.

۶- در پاره‌ای‌ از موارد، کودک‌ افسرده‌ پرخاشگری‌ شدیدی‌ از خود نشان‌ می‌ دهد. در این‌ میان‌ لازم‌ است‌ به‌ این‌ نکته‌ پی‌ ببریم‌ که‌ او چه‌ چیز دوست‌ داشتنی‌ را از دست‌ داده‌ و چگونه‌ می ‌شود مورد از دست‌ رفته‌ را برای‌ او جبران‌ کنیم.

۷- حتماً با پزشک‌ متخصص‌ ارتباط‌ داشته‌ باشیم‌ تا کودک‌ از نزدیک‌ مورد معاینه‌ قرار گیرد.

8- بایستی‌ با مسئولان‌ مدرسه‌ صحبت‌ کنیم‌ و لازم‌ است‌ که‌ ایشان‌ طبق‌ قانون‌ و مقررات‌ خاص‌ با کودکان‌ خشونت گرا برخورد کنند؛ و نیز کودکانی‌ را که‌ قربانی‌ خشونت‌ شده‌اند براساس‌ رفتارهای‌ خوبشان‌ مورد تشویق‌ و تأیید قرار دهند.

۹- بایستی‌ کودک‌ را از آزار و اذیت‌ کردن‌ دور کنیم‌ تا مجبور نباشد برای‌ تلافی‌ و انتقام، افراد دیگر را اذیت‌ کند؛

بایستی‌ راه‌های‌ دیگری‌ را جهت‌ مطرح‌ کردن‌ کودک‌ برگزینیم‌ تا او ناچار نباشد از روش‌ خشونت‌ برای‌ جلب‌ توجه‌ استفاده‌ کند.

10- محدودیت هایی برای کنترل پرخاشگری وضع کنید و آنها را به اطلاع کودک برسانید.

11- مدل های پرخاشگری را به حداقل برسانید.

می توانید از راهکارهای زیر استفاده کنید:

الف) ساعاتی را که کودک فیلم های خشونت آمیز تلویزیونی می بیند، محدود کنید.

ب) فیلم ها، تصاویر و روزنامه کودک را به دقت انتخاب کنید.

ج) الگوهایی را در اختیار کودک بگذارید که پرخاشگرانه نباشند.

همکاری، مسئولیت و پیگیری مسائل مورد علاقه را با دادن مسئولیت به کودکان تشویق کنید.

ح)همراه کودک برنامه ای تلویزیونی را ببینید و صحنه پرخاشگرانه آن را تفسیر کنید.

12- همدلی را افزایش دهید. آگاهی کودک را نسبت به رنجی که بر اثر پرخاشگری او در افراد یا حیوانات به وجود می آید، افزایش دهید.

13- رفتارهایی را که مغایر با رفتار پرخاشگرانه است، تقویت کنید.

14- به جای کودک پرخاشگر، به کودکی که به وی پرخاش شده توجه کنید.

15- نحوه ی ارتباط کودک را با افرادی که با او زندگی می کنند، مورد بررسی قرار دهید.

16- اگر قرار است کودک به دلیل رفتار خشونت آمیزش تنبیه شود، بهتر است به طریقی باشد که منجر به حمله انتقامی و تلافی جویانه از طرف کودک نشود.

17- فرصت تخلیه هیجانات را برای کودک فراهم کنید.

18- مباحث گروهی یا خانوادگی را که تأکید بر همکاری با دیگران دارد، به کار گیرید.

19- همکاری، مسئولیت و پیگیری مسائل مورد علاقه را با دادن مسئولیت به کودکان تشویق کنید.

20- برای مهارِ رفتار کودکان، فنون محروم سازی ممکن است تا حدودی مفید واقع شود. بنابراین رفتارهای پسندیده را به وضوح تشریح کنید و پاداش ها و کیفرهای آنها را بیان نمایید.

21- فعالیت های ساعتی او را در صورت امکان با شرکت کودکی دیگر طراحی کنید.

22- از تنبیهات بدنی پرهیز کنید.

23- علت رفتار پرخاشگرانه وی را بیابید.

24- ثبت وقایع روزانه، بازی درمانی، بازی های جالب، جمله سازی و گوش دادن فعال ممکن است به عنوان کمکی در جهت درک کودکان خشن به کار گرفته شود.

25- به کودک بفهمانید که با هر رفتار خشونت آمیز، خود را از شما بیشتر دور می کند.

26- از کودک پرخاشگر بخواهید الگوی مطلوبی برای خود بیابد و فهرستی از رفتارهای الگو را در کوتاه مدت اجرا نماید.

27- با کودک قرارداد رفتاری ببندید تا برای رفتارهای مطلوبش جایزه دریافت کند و نتیجه اعمال نامطلوبش را ببیند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۷ ، ۲۲:۴۵
لیلا تقی زاده

افسردگی یک بیماری روانی‌ست که باعث احساس غم و ناراحتی مداوم و از دست‌دادن علاقه می‌شود. اکثر افراد بعضی از مواقع احساس نارحتی، افسردگی و غم می‌نمایند، احساس افسرده و غمگین بودن واکنشی طبیعی بدن به مشکلات زندگی و از دست‌دادن چیزها و کسانی که به آنها علاقه داریم، می‌‌باشد. اما زمانیکه این احساس غم و اندوه شدید، بی‌امیدی، بی‌چارگی و بی‌ارزشی بیشتر از چند روز یا چند هفته طول بکشد، شما دچار بیماری افسردگی شده‌اید.

 

 

بیماری افسردگی بر طرز فکر، احساس و رفتار شما تاثیر می‌گذارد. افسردگی می‌تواند، باعث ابتلای به انواع بیماری‌های جسمی و روانی شود. افراد افسرده ممکن‌است در انجام وظایف روزانه ناتوان بوده و حتی احساس کنند، زندگی ارزش زندگی کردن ندارد. برخلاف تصور افراد افسردگی فقط یک ضعف و ناتوانی نیست و نمی‌توان آنرا به سادگی نادیده گرفت، بلکه یک بیماری مزمن مانند دیابت، فشارخون و … است که باید برای درمان آن اقدام کرد. اکثرافراد مبتلا به بیماری افسردگی بعد از مصرف دارو، جلسات مشاوره و یا سایر اشکال درمان، بهبود می‌یابند.

 

 

 

افسردگی شامل:

 

  • مشکل در تمرکز، یادآوری جزئیات و تصمیم‌گیری

  • خستگی و کاهش انرژی

  • احساس گناه، بی‌ارزشی و یا درماندگی

  • بدون امید به آینده و بدبینی

  • بیخوابی، بیدار شدن صبح زود و یا خواب زیاد

  • بیقراری و نا‌آرامی

  • ازدست دادن علاقه به فعالیت‌های لذت بخش، شامل رابطه جنسی و …

  • از دست دادن لذت به زندگی

  • پرخوری عصبی و یا کاهش اشتها

  • سردرد، گرفتگی عضلات و یا مشکلات گوارشی

  • کاهش میل جنسی

  • گریه کردن بدون هیچ دلیل خاصی

  • =============================================

  • علایم معمول افسردگی در کودکان و نوجوانان ممکن است کمی با علایم بزرگسالان متفاوت باشد، نشانه‌های افسردگی در کودکان و نوجوانان می‌تواند، شامل:

  • در کودکان نشانه‌های افسردگی شامل، ناراحتی، بیقراری، نگرانی و ناامیدی باشد.

  • نشانه‌های افسردگی در نوجوانان شامل، اضطراب، عصبانیت و دوری از اجتماع باشد.

  • تغییر در طرز تفکر و برنامه خواب هم یکی دیگر از علایم معمول هم در نوجوانان و هم در کودکان می‌باشند.

  • در کودکان و نوجوانان، افسردگی در کنار سایر بیماریها شامل اضطراب و یا اختلال کم توجهی و بیش‌فعالی رخ می‌دهد.


  • کودکان دچار بیماری ممکن‌است در انجام وظایف مدرسه دچار مشکل شوند.

برای بعضی از افراد علایم افسردگی آنقدر شدید است، که فهمیدن آن به سادگی ممکن می‌باشد، اما بعضی دیگر بدون اینکه بدانند، چرا احساس غم و ناراحتی می‌کنند.

 

دلایل ابتلا به افسردگی

معمولا دلیل ابتلا به افسردگی، ترکیبی از عوامل ژنتیکی، جسمی، محیطی و روانی می‌باشد. بعضی از این عوامل شامل:

  • انتقال دهنده های عصبی. این مواد شیمیایی طبیعی مغزی با حال و حوصله شما ارتباط مستقیم داشته و نقش کلیدی در افسردگی ایفا می‌کند.

  • هورمون‌ها. تغییر در سطح هورمون‌های بدن، می‌تواند عامل ابتلا به افسردگی باشد.

  • عادات ارثی. افسردگی در افرادیکه در خانواده‌شان سابقه افسردگی دارند، شایع‌تر است.

  • حوادث زندگی. حوادثی خاص همچون مرگ یا از دست‌دادن کسانی‌که دوستشان دارید، مشکلات مالی و استرس شدید، می‌تواند باعث ابتلای شما به افسردگی شود.

  • آسیب‌ها و مشکلات کودکی. آسیب‌های و حوادثی شامل، از دست دادن والدین، تجاوز جنسی و … می‌تواند تاثیرات دائمی بر مغز گذاشته و خطر ابتلای به افسردگی را افزایش دهد.

چه کسانی در خطر ابتلا به افسردگی هستند؟

معمولا افراد در سنین نوجوانی و یا بین دهه دوم و سوم زندگی رخ می‌دهد، اما محدودیت برای آن وجود نداشته و افراد در همه سنین دچار ممکن است، دچار افسردگی شوند. تعداد زنان مبتلا به افسردگی معمولا دوبرابر زنان می‌باشد، اما این آمار دقیق نبوده و شاید بخاطر مراجعه بیشتر زنان به پزشک بوجود آمده باشد.

_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+

 

افرادیکه هریک از شرایط زیر درباره آنها صدق می‌کند،

خطر بیشتری برای ابتلا به افسردگی آنها را تهدید می‌کند:

  • زنان

  • کسانیکه در خانواده‌شان سابقه افسردگی وجود دارد

  • تجربیات آسیب زننده در کودکی

  • افرادیکه دوستانشان افسرده هستند

  • کسانیکه اعضای خانواده و یا کسانیکه دوست داشته‌اند را از دست داده‌اند

  • کسانیکه به تازگی زایمان کرده‌اند (افسردگی پس از زایمان)

  • کسانیکه سابقه افسردگی دارند

  • کسانیکه به بیماریهای خطرناک از قبیل سرطان، دیابت، بیماری‌های قلبی، آلزایمر و یا اچ ای وی/ ایدز

  • کسانیکه عادات شخصیتی و رفتاری خاصی دارند، مثلا افراد بسیار وابسته، بدون عزت نفس، بدبین و …

  • معتادان به الکل و موادمخدر

  • افرادیکه داروهای خاصی از جمله، داروی فشارخون، قرص خواب و یا سایر داروهای خاص

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۷ ، ۲۲:۳۳
لیلا تقی زاده